زن جوانی به عنوان همسر چهارم یک آقازاده وارد قصر او میشود. وی باید با زندگی سختگیرانه قصر و قواعد و قوانین آن آشنا شده و با محبوس ماندن در قصر کنار بیاید و...
مامور تازه کار FBI کلاریس استارلینگ توسط جک کرافورد از آکادمی آموزشی افبیآی در کوانتیکوو,ویرجینیا انتخاب میشود. او ماموریت می یابد تا با هانیبال لکتر که یک روانشناس و قاتل زنجیرهای است,گفتگو نماید چرا که اعتقاد دارد که لکتر ممکن است بتواند به آنها در پیدا کردن «بیل بوفالو» (قاتلی زنجیرهای که پوست قربانیانش را از تن جدا مینماید) کمک نماید.
پدری پسرش را به سالن بسکتبال قدیمی که خودش زمان بچگی در مدرسه بازی می کرد می برد تا به پسرش بگوید چطور می تواند به چیزهایی که می خواهد برسد. در این بین او خاطرات تمرینات و کوشش های خود را برای ورود به تیم بسکتبال مدرسه را به یاد می آورد و اینکه چطور تیم آنها توانست قهرمان شهرشان شود.
دو پلیس,برای درمان پیرمردی بیمار,در جستوجوی یک قطعه بلور مرموزند که خواص شفادهنده دارد. در میانهی جستوجو آنها به گروهی از قاچاقچیان گنج برمیخورند که مهارتهای رزمی فوقالعاده دارند.
” آجی” که پسری تنها است. عاشق دختری می شود که پدرش رئیس یک گروه جنایتکار است,او سعی می کند تاسرنوشت خود را تغییر دهد و دراین راه از عشق خود و هدف خود برای صلح استفاده میکند …
ماکس زندانی است که به جرم تجاوز 14 سال در زندان بوده و حالا که آزاد شده دست به تعقیب و تهدید خانواده وکیل تسخیری خودش میزند و معتقد است وکیل جوری از او دفاع کرده که محکوم شود...
سال 2024 است و تمام لایه اوزون بالای زمین از بین رفته. مکلید چندین سال پیش برای جلوگیری از مرگ و میر مردم کمک کرد تا سپری بزرگ ساخته شود. ولی اکنون او پیر شده و دیگر جاودانه نیست. ولی روزی کسانی که جاودانه اند از سیاره ای دیگر به زمین می آیند و...
ماریو,لوئیجی و پرنسس تودستول در سرزمین دایناسورها زندگی می کنند و یک دایناسور همیشه گرسنه بامزه به نام یوشی به عنوان حیوان خانگی و یک کودک غارنشین به عنوان دوست دارند. آنها باید پادشاه شیطان کوپا و یارانش کوپالینگ ها را متوقف کنند.
یک ستاره بزرگ فوتبال آمریکایی در پی یک تماس تلفنی مشکوک به قتل میرسد؛ در این بین"بروس ویلیس" مامور مخفی سابق ایالات متحده,انتخاب میشود تا تمام تلاش خود را برای حل پرونده قتل انجام دهد…
«استیون» و «برایان مکافی» پسران یک آتش نشان شیکاگویی هستند که هنگام انجام وظیفه جانش را از دست داده است. «استیون» معتقد است «برایان» نمی داند که برای ماندن در این حرفه,چه زحمت ها باید کشید و چه جان فشانی ها بایدکرد. «برایان» را به بخشی «بی خطر» انتقال می دهند و مأمور می شود به مأمور تحقیق اداره,«دانلد ریمگیل» که سعی دارد از چند و چون یک سلسله آتش سوزی اسرارآمیز سر در بیاورد,کمک کند …
پلیس وظیفه شناس و فداکار اندراجیت پس از سال ها خدمت بازنشسته می شود. پسر فرماندار با حمایت پدرش و رئیس پلیس شیام سوندر برای انتقام از اندرجیت وارد عمل می شود و دخترش نیلو را به قتل می رسانند…
"هادسن هاوک",سارقی است فرز و معروف که تازه از زندان سینگ سینگ آزاد شده است. "گیتس",مأموری ست که باعث آزادی او شده است,به او پیشنهاد دزدیدن مجسمه ی گران قیمت و با ارزش اسبی را می دهد که از آثار «لئوناردو داوینچی» است و قرار است در یک حراجی به مزایده گذاشته شود...
ورونیک زنی جوان و زیباست که در پاریس زندگی میکند و دوست دارد که خوانند مشهوری شود. ورونیکا نیز دختری زیبا و جوان است که در لهستان زندگی میکند و هدف شغلی مشابهی با ورونیک دارد. همچنین این دو به نظر دو قلوهای همسان میرسند,اگرچه ارتباطی با هم ندارند. فیلم روایت بالا و پایین شدن زندگی هر دو دختر در مکانهای مختلف است و ارتباط روحی عجیبی که این دو با یکدیگر دارند تا اینکه...