داستان این فیلم از سه گانه شب در موزه درمورد سفر دور دنیای لَری است. او با شروع ماجراجویی حماسی خود و نجات یک جادو,قبل از آنکه این جادو برای همیشه از بین برود,با موجودات جدید و همچنین معروفی بر میخورد...

فیلم که بر اساس ماجرایی واقعی ساخته شده,تلاش دکتر مالکوم سایر را در مداوای بیماران کاتاتونیایی,از جمله لنارد لوو که فعالیت های عادی زندگیشان متوقف شده و بقیه پزشکان آنها را مجسمه می خوانند,نشان می دهد.

«آدامز هانتر» جوانی ناآرام است که در یک کالج پزشکی مشغول تحصیل می شود,اما شیوه ی رسمی و برخورد سرد و حرفه ای پزشکان با بیماران را نمی پسندد و معتقد است که بیماران در رابطه ای این چنین با پزشکان,بهبود نمی یابند. او پس از اخذ مدرک و شروع طبابت,رابطه ی عاطفی و درمان روحی را نیز با تجویز دارو هم راه می کند و حتی گاهی اوقات به لودگی برای بیماران روی می آورد.

دو بچه به نام های جودی و پیتر بازی سحرآمیزی را در خانه ای متروکه پیدا می کنند و مشغول بازی می شوند. ناگهان آلن؛ مرد بالغی که وقتی دوازده ساله بوده این بازی را کرده و از آن موقع تا به حال در آن گیر کرده است,از داخل آن بیرون می آید. تنها امید رهایی آلن این است که بتواند بازی را تمام کند....

یک مجری برنامه رادیویی از طریق تلفن با بزرگترین طرفدارش که پسری جوان است ارتباط برقرار می کند.اما وقتی سوال هایی درباره هویت پسر جوان به میان می آید زندگی مجری دچار آشوب می شود…

یک افسر پلیس کهنه کار به اسم «ویل دورمر», که بطور تصادفی به همکارش شلیک کرده و باعث مرگ او شده است,برای تحقیق درباره قتل یک دختر نوجوان,به شهر کوچکی در آلاسکا فرستاده می شود. وی در زمانی به آلاسکا می رسد که ۶ ماه از سال,۲۴ ساعت هوا روشن است و او نمی تواند بخوابد و در حالیکه از بی خوابی عذاب می کشد وارد بازی روانی موش و گربه ای می شود که فرد مظنون بعد از کشته شدن همکارش برای او ترتیب می دهد…